سوگ بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) این روزها با لحظه هایمان گره خورده است ، بانویی که صلابت ، ولایتمداری و پرهیزگاری اش تا همیشه زبانزد تاریخ است ، بزرگان ، سخندانان و خردورزان و عالمان دین در توصیف آن وجود بی بدیل آسمانی فراوان گفته و بسیار قلم زده اند ، اما باز هم باید گفت و نوشت تا رایحه جاودان نام و خاطره آن حضرت ، همچنان فضای عطشان اعصار به معنویت و عدالت را معطر سازد . | |
خم کرد پشت زمین را ، ناگاه داغ گرانت هفت آسمان گریه کردند ، بر تربت بی نشانت غمگین و خاموش و خسته ، با بالهای شکسته تا باغ خورشید پر زد ، از این قفس مرغ جانت وقتی که رفتی همان روز ، از دور آیا ندیدی بغض غریب علی را ، در شیون کودکانت ؟ رفتی ولی آه بانو ، عمری است از چشم هامان گلهای خون می شکوفد ، با یاد هجده خزانت جز عشق و خوبی چه کردی ؟ جز رنج و حسرت چه دیدی ؟ نا مهربانان چه کردند ، با آن دل مهربانت ؟ فردا که برخیزی از خاک ، امضای مظلومی توست مهر کبودی که مانده است ، بر شانه و بازوانت ... * فاطمه سالاروند |